بازنشستگان و مطالبه‌گری در سال ۱۴۰۳: صدای «خیابان» خاموش نشد

بازنشستگان

پس از عمری کار و تلاش، بازنشسته می‌شوند. در کشورهای پیشرفته و با ثبات، بازنشستگان به‌عنوان سرمایه‌های انسانی باتجربه و ستون‌های توسعه اجتماعی، از جایگاه ویژه‌ای برخوردارند. دولت‌ها در این کشورها با ایجاد نظام‌های تأمین اجتماعی پایدار، خدمات درمانی باکیفیت، تسهیلات فرهنگی و تفریحی و همچنین احترام اجتماعی، شرایطی فراهم می‌کنند تا بازنشستگان نه ‌تنها از رفاه نسبی برخوردار باشند، بلکه هم‌چنان در فعالیت‌های اجتماعی، آموزشی یا داوطلبانه مشارکت داشته باشند. اما آن‌چه در ایران رخ می‌دهد، چیزی جز این است. از سال ۱۳۸۳ که امر همسان‌سازی حقوق بازنشستگان تامین اجتماعی در برنامه‌ی چهارم توسعه مطرح شده تا کنون، بازنشستگان چیزی جز اجرای نصفه و نیمه‌ی این قانون ندیده‌اند. بازنشستگانی که می‌توان گفت از سال ۱۳۹۵ در شهرهای مختلف دست به اعتراض زده‌اند و این اعتراضات خود را در سال‌های بعدی نیز ادامه داده‌اند.

صندوق‌های بازنشستگی از دولت‌های نهم و دهم با مشکلات عدیده‌ای مواجه شدند و حتی در دولت‌های یازدهم و دوازدهم، به دلیل بحرانی بودن وضعیت این صندوق‌ها، حدود ۷۶ درصد هزینه‌های صندوق‌های بازنشستگی در سال از کل بودجه‌ی دولت تامین شد. این روند چونان ادامه پیدا کرد که به گزارش اکو ایران از سال ۱۳۹۱ تا ۱۴۰۳، صندوق‌های بازنشستگی تامین اجتماعی و کشوری در وضعیت ورشکستگی قرار گرفته‌اند. این یعنی بازنشستگان چیزی حدود یک دهه است که اعتراضات خود را به دلائل متعددی از جمله مشکلات معیشتی، عدم اجرای کامل همسان‌سازی حقوق و نارضایتی از سیاست‌های اقتصادی دولت ادامه می‌دهند.

سال ۱۴۰۳، سال اوج اعتراضات بازنشستگان

از پنج فروردین ۱۴۰۳و تجمع بازنشستگان تامین اجتماعی در اهواز تا ۲۷ اسفند همان سال و تجمعات بازنشستگان در شهرهای سنندج، رشت، تبریز، بیجار و بندرعباس، شهرهای مختلف کشور در طول یک سال شمسی شاهد اعتراضات بازنشستگان و مطالبه‌گری توسط آنان بوده است. این اعتراضات در هر چهارفصل سال در شهرهای مختلف کشور در جریان بوده و شهرهای مختلف کشور، از سنندج و اهواز تا اصفهان و رشت و تهران و شهرهای دیگر کشور را در بر گرفت. معترضان از اقشار مختلف بازنشستگان در کشور بوده و هستند. از بازنشستگان مخابرات تا بانک‌ها و آموزش و پرورش و مجموعه‌های دیگر در کشور که تحت پوشش تامین اجتماعی و بیمه‌ی کشوری قرار دارند. سال ۱۴۰۳ را می‌توان سال اوج اعتراضات بازنشستگان در کشور دانست. اعتراضاتی که به گزارش اقتصاد۲۴، تا دی ماه ۱۴۰۳ به چیزی بالغ بر ۸۰ مورد تجمع اعتراضی رسید و در ماه‌های بعدش تا آخرین روزهای اسفند نیز ادامه یافت. در این تجمع‌ها، بازنشستگان مخابرات با دست‌کم ۲۲ بار تجمع بیشتر از سایر بازنشستگان اعتراض داشته‌اند. پس از آن بازنشستگان تامین اجتماعی و صنعت فولاد به ترتیب با ۱۷ و ۱۱ تجمع، بیشترین اعتراض را در سال ۱۴۰۳ داشته‌اند. بازنشستگان در تجمع های خود شعارهای مختلفی را مطرح کردند که بیانگر مطالبات و نارضایتی‌های آنان بود.

شعارهایی برای اتحاد، از معیشت تا زنان و زندانیان سیاسی

شعارهایی چون «وزیر بی‌لیاقت، نمی‌خوایم نمی‌خوایم»، «بازنشسته داد بزن، حقت رو فریاد بزن»، و «فریاد فریاد، از این همه بیداد» که نشان از اعتراضات بازنشستگان علیه سیاست‌های معیشتی حاکمیت جمهوری اسلامی است، توسط آنان سر داده شد. معترضان هم‌چنین در زنجان شعار دادند که «نه سرما نه گرما، نیست جلودار ما» و «بنیاد تعاون، حق ماها رو خورده.» اما شعارهای آنان تنها محدود به حوزه‌ی معیشتی نشد. اردیبهشت ۱۴۰۳، بازنشستگان تامین اجتماعی در شعارهایی علیه سرکوب حق آزادی پوشش زنان و صدور حکم اعدام برای توماج صالحی شعار دادند. این شعارها که با تعابیری چون «روسری رو رها کن، فکری به حال ما کن» و «توماج یه ملته، ملت رو آزاد کنید» مطرح شد، نشان داد که اعتراضات بازنشستگان تنها محدود به خواسته‌های معیشتی نبوده، بلکه با اعتراضات دیگر مانند اعتراض به حجاب اجباری و یا دفاع از زندانیان سیاسی پیوند خورده‌است. بازنشستگان همچنین شعار دادند که «فقط کف خیابون، به دست میاد حقمون» و «لشکری، کشوری، تأمین اجتماعی، اتحاد اتحاد» که نشان می‌دهد این بخش از جامعه‌ی ایران به این جمع‌بندی رسیده که تنها از طریق اعتراضات خیابانی امکان دست‌یابی به حقوق‌شان وجود دارد و تنها راه برای آنان هم اتحاد میان هم‌صنفان و هم‌سرنوشت‌هایشان است.

بازنشستگان، زیر خط فقر و زیر فشار شدید

بر اساس گزارش ها در شهریور ۱۴۰۳، عدد خط فقر برای یک خانواده ۳ نفره در شهری مانند تهران، حدود ۲۰ میلیون تومان اعلام شد. این در حالی است که میزان حقوق بازنشستگان در سال ۱۴۰۳، آن‌هم پس از ۲۰درصد افزایش، برای یک خانواده‌ی سه نفره به چیزی بالغ بر ۱۰ میلیون تومان رسید. این یعنی اگر بازنشسته‌ای که مدیریت خانواده‌ی سه نفری را برعهده دارد، شغلی دیگر نداشته باشد، فرسنگ‌ها زیر خط فقر بوده و توان تامین حداقل‌های زندگی را هم نخواهد داشت. مشکل دیگر بازنشستگان در این سال که میراث‌دار مشکلات سال‌های پیشین بود، عدم اجرای کامل همسان‌سازی حقوق‌ها است که نشان از تفاوت دریافتی آنان با شاغلان هم‌رده دارد. در حوزه‌ی درمان هم بازنشستگان با چالش‌هایی چون کمبود پوشش بیمه‌ای برای خدمات تخصصی و داروهای گران‌قیمت مواجه بوده و هستند که همین فشارهای مالی بسیاری را به ایشان تحمیل می‌کند. در واقع، علی‌رغم بسیاری از نقاط جهان که بازنشستگان، گروهی دارای ارج و قرب در جامعه تلقی می‌شوند، در ایران نیروی کار بازنشسته شده به نوعی به فراموشی سپرده شده و از سوی حاکمیت، پس از عمری کار و پرداخت انواع و اقسام بیمه‌ها و مالیات، هیچ حمایتی نمی‌شود.

از خیابان تا امضا و شبکه‌های اجتماعی؛ عرصه‌ی حضور بازنشستگان

پیشتر گفته شد که بازنشستگان در شعارهایشان اعلام کرده‌اند که فقط در خیابان می‌توانند حقوق از دست رفته‌شان را درخواست کنند. این تجمعات و حضورهای خیابانی بازنشستگان به عنوان یکی از روش‌های بیان اعتراضات توسط این قشر معمولا با هماهنگی‌های قبلی و از طریق شبکه‌های اجتماعی یا گروه‌های پیام‌رسان انجام شده است. بازنشستگان هم‌چنین فضای مجازی و حضور در آن را نیز فراموش نکرده و با استفاده از پلت‌فرم‌هایی مانند کارزار به جمع‌آوری امضا در حمایت از مطالبات خود پرداختند. به عنوان مثال کارزاری با عنوان «درخواست بازنشستگان کشوری و لشکری برای تحقق همسان‌سازی ۹۰درصدی حقوق خود با شاغلان» در این پلت‌‍فرم از مهر ۱۴۰۲ آغاز شده که تا لحظه‌ی تنظیم این گزارش، ۳۰۵۲۵ نفر آن را امضا کرده‌اند. بازنشستگان علاوه بر این پلت‌فرم‌ها، در شبکه‌های اجتماعی مانند تلگرام و اینستاگرام هم به انتشار مطالب، سازماندهی اعتراضات و اطلاع‌رسانی درباره وضعیت خود می‌پردازند. این فضاها به ایشان کمک می‌کند تا ضمن بحث و تبادل نظر، بیشتر در خصوص اقدامات عملی هماهنگ شوند.

صندوق‌های بازنشستگی در وضعیت قرمز

صندوق‌های بازنشستگی چند سالی است که با ورشکستگی مواجه‌اند. وضعیتی که رسانه‌های رسمی تلاش می‌کنند تا با کلمه ناترازی، تلخی و سختی آن را قدری کمتر کنند. به گزارش اقتصاد۲۴ به نقل از مرکز پژوهش‌های مجلس، عدم توازن در روند منابع و مصارف صندوق‌های بازنشستگی کشور امری مشهود است. بنا بر این گزارش، در ایران ۱۷ صندوق بازنشستگی وجود دارد که ۲۸ میلیون مشترک را تحت پوشش قرار می‌دهد. از میان صندوق‌های بازنشستگی، صندوق بازنشستگی کشوری، سازمان تأمین اجتماعی نیروهای مسلح، صندوق بازنشستگی کارکنان فولاد و صندوق وزارت اطلاعات از طریق منابع داخلی خود قادر به پرداخت حقوق و مزایای بازنشستگان وابسته به خود نبوده و در بودجه‌ی سالیانه به‌صورت مستقیم مبالغ قابل ‌توجهی به آنها اختصاص می‌یابد. این در حالی است که صندوق‌های بازنشستگی باید برای عمل به تعهدات‌شان از نظر مالی پایدار باشند. اما این وضعیت مالی، نشان از همه چیز دارد الا پایداری و ثبات در این صندوق‌ها!

نهادهای صنفی بازنشستگان و مسائل‌شان

نهادهای صنفی بازنشستگان در ایران، مانند انجمن‌ها و کانون‌های بازنشستگی تلاش کرده‌اند تا نقشی در حد امکان در خصوص حمایت از حقوق و منافع اعضای خود ایفا کرده و در جایگاه پل ارتباطی میان بازنشستگان و دستگاه‌های اجرایی و قانون‌گذاری عمل کنند. اما مشکل این‌جاست که این نهادها از مشکلاتی چون محدودیت در منابع مالی، عدم استقلال کافی و بعضا مشکلات ساختاری در تشکیلات و عدم هماهنگی بین بخش‌های مختلف (مانند نقدی که توسط یکی از بازنشستگان در استان آذربایجان شرقی بر اساس‌نامه کانون بازنشستگان صنعت نفت نوشته و در وب‌سایت کانون بازنشستگان نفت، استان آذربایجان شرقی منتشر شده  است) رنج می‌برند و نتیجتا توان لازم برای عمل به وظایف خود را ندارند.

آغازین روزهای اسفند ۱۴۰۳، معاون اول دولت پزشکیان آیین‌نامه اجرایی افزایش سن بازنشستگی را برای اجرا به سازمان اداری و استخدامی و وزارت کار ابلاغ کرد. آئین‌نامه‌ای که نسل‌های بعدی نیروی کار را هدف قرار داده و دوایی هم بر درد صندوق‌های بازنشستگی نیست. این نشان می‌دهد که ظاهرا دولتیان و اصحاب حکومت، نوش‌دارویی برای مشکلات موجود در حوزه‌ی بازنشستگان ندارند و در واقع تلاش می‌کنند تا صرفا دفع‌الوقت کنند. در لایحه‌ی بودجه‌ی ۱۴۰۴ هم حداقل حقوق بازنشستگان، ۱۱ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان تعیین شده که با وجود رشد ۲۰درصدی نسبت به سال قبل، به هیچ وجه نه با تراز دریافتی هم‌قطاران بازنشستگان تطابقی دارد و نه با رشد تورم در کشور. و این یعنی رفتن هرچه بیشتر بازنشستگان به قعر جایی به نام زیر خط فقر. همین هم موجب خواهد شد که سال ۱۴۰۴ هم به مانند ۱۴۰۳، باید منتظر اعتراضات بسیار بازنشستگان باشیم. اعتراضاتی که بازنشستگان آن را تنها راه برای احقاق حقوق از دست رفته خود می‌دانند. به قول همان شعاری که در سال ۱۴۰۳داده‌اند که فقط کف خیابان، حق‌شان را می‌توانند به دست بیاورند. سال ۱۴۰۴ هم این کف خیابان است که شاهد تلاش این حق‌داران بر کشور برای احقاق حقوق اولیه‌شان خواهد بود.