میزانُ‌الحراره‌ی جامعه؛ روایتی از کنشگری دانشگاه در سال ۱۴۰۳

تجمع دانشجویی دانشگاه تهران

از زمان تاسیس نهاد دانشگاه در ایران تا امروز، دانشگاه اغلب در مقام میزانُ‌الحراره‌ی جامعه، با حضور معترض و پرشور دانشجویان همراه بوده و بدل به یکی از پایگاه‌های اصلی آزادی‌خواهی در ایران معاصر شده است. دانشگاه در سال ۱۴۰۳ نیز چونان سنوات گذشته، میدانی بود تا دانشجویان و دانشگاهیان به دلائل مختلف سیاسی، صنفی و اجتماعی در آن به صحنه بیایند و خواست‌های خود و جامعه را مطرح کنند. خواست‌ها و اعتراضاتی که همواره توسط حاکمان، چه پیش و چه پس از انقلاب با سرکوب و برخورد شدید مواجه شده و با دانشگاه و دانشگاهیان برخورد شده است.

نوروز که می‌شود و تا نیمه فروردین ماه، دانشگاه و بخش‌های جدی از جامعه در تعطیلات نوروزی به سر می‌برند و تا به خود بیایند، ماه اول سال پایان یافته و اردیبهشت ماه آغاز شده است. اردیبهشت ۱۴۰۳ را می‌توان به نوعی آغاز اعتراضات دانشجویان در این سال دانست. وقتی در اعتراض به سرکوب پوشش اختیاری و در پی جلوگیری ماموران حراست از ورود دانشجویان به دانشگاه امیرکبیر، شماری از دانشجویان در روزهای دوم و سوم اردیبهشت این سال با اعتصاب از حضور در کلاس‌‌های درس خودداری کردند. حکومت که ابراهیم رئیسی هنوز رئیس دولتش در آن زمان بود، بر طبل لایحه‌ی «عفاف و حجاب» می‌کوبید و شرایط سختی در حوزه‌ی پوشش را برای دانشجویان فراهم آورد و همین هم موجب اعتراض و به میدان آمدن دانشجویان شد.

پس از آن تابستان و تعطیلات هم مانع اعتراضات دانشجویان نشد. مرداد ماه ۱۴۰۳، شماری از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز در اعتراض به «سوءاستفاده دانشگاه» از دانشجویان به عنوان «نیروی کار ارزان» و «کاهش کیفیت آموزش بالینی» تجمع کردند و شعارهایی سر دادند. شهریورماه هم که رسید، در دومین سالگرد اعتراضات سال ۱۴۰۱، جمعی از تشکل‌های دانشجویی در بیانیه‌ای حکومت را ضد انسانی خواندند و گفتند که برای «به چالش کشیدن دائمی» و «نابود‌ کردن» آن مبارزه خواهند کرد.

پاییز ۱۴۰۳هم دانشگاه‌های کشور همچنان صحنه اعتراضات مختلف دانشجویان بود. اعتراضاتی که با انگیزه‌های صنفی و رفاهی، تلاش برای مقاومت در برابر اجبارها و سیاست‌زدایی‌ها و همچنین اعتراض به سرکوب و امنیتی شدن دانشگاه انجام شد و ادامه یافت. در این فصل که فصل آغازین سال تحصیلی جدید است، دانشجویان دانشگاه آزاد در اعتراض به افزایش سه‌ برابری شهریه مقابل نهاد ریاست‌جمهوری تجمع کردند. در دانشگاه امیرکبیر هم سرکوب با دلیل پوشش ادامه یافت و با جلوگیری از ورود ۲۰۰ دانشجو به دانشگاه به دلیل رعایت نکردن حجاب اجباری، موجی از نارضایتی ایجاد شد. همچنین دانشجویان دانشگاه تهران در اعتراض به تفکیک جنسیتی و نمایش‌های بی‌محتوا در دانشگاه تجمع کردند. مرگ یک دانشجو در دانشگاه خواجه‌نصیر به‌دلیل بی‌تدبیری مسئولان هم باعث تحصن گسترده‌ای در این دانشگاه شد. در دانشگاه هنر اصفهان نیز مشکلات رفاهی خوابگاه‌ها، اعتراض دانشجویان را برانگیخت. علاوه بر این‌ها، دانشجویان دانشگاه بهشتی هم در پی مسمومیت با گاز در خوابگاه دست به تحصن زدند و از سویی دیگر نیز گروهی از دانشجویان و دانش‌آموختگان وزارت بهداشت نسبت به بخشنامه‌ای که آینده‌ی تحصیلی‌شان را تهدید می‌کرد، اعتراض کردند.

پاییز هم‌چنین فصل روز دانشجوست. ۱۶ آذر ۱۴۰۳ هم مانند همه‌ی ۱۶ آذرهای دهه‌های گذشته، شاهد اعتراضات و بیانیه‌های دانشجویان بود. دانشجویان  دانشگاه‌های تهران، بهشتی و علامه طباطبایی با تأکید بر تداوم سرکوب در دانشگاه‌ها، وعده‌های دولت جدید پزشکیان و ادعای بازگشت دانشجویان اخراجی را بی‌اعتبار دانستند و خواستار بازگرداندن دانشگاه به دست دانشجویان شدند. آن‌ها ضمن حمایت از اقشار فرودست جامعه، طرح حجاب اجباری را مردود اعلام کردند و آن را سیاستی شکست‌خورده و تحمیلی توصیف نمودند. در مجموع، این بیانیه‌ها در سالگرد ۱۶ آذر و روز دانشجو، بر مقابله با استبداد، مخالفت با سیاست‌زدایی از دانشگاه و ایستادگی در برابر کنترل‌های امنیتی تأکید داشتند.

در زمستان هم بهمن ماه، ماه داغ اعتراضات و تجمعات دانشجویی بود. در آغاز آن در ۴ بهمن ماه، جمعی از دانشجویان داوطلب آزمون‌‌های کارشناسی ارشد و دکتری در اعتراض به زمان برگزاری آزمون‌ها در برابر دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی تهران، تجمع اعتراضی برپا کردند و خواستار تغییر زمان برگزاری آزمون‌ها شدند.

اما در بهمن ماه ۱۴۰۳، دانشگاه‌های کشور شاهد اتفاقی تلخ بودند. امیرمحمد خالقی، دانشجوی ۱۹ساله‌ی دانشگاه تهران بر اثر ضربات چاقوی زورگیران در تهران به قتل رسید. همین فاجعه هم منجر به اعتراضات گسترده‌ای در میان دانشجویان، بالاخص دانشجویان خوابگاهی شد و دانشجویان با اعلام وحدت با یکدیگر، خواستار استعفای مسئولانی شدند که به باور دانشجویان، بی کفایتی ایشان عاملی منجر به این فاجعه بوده است. هم‌چنین و با تداوم اعتراضات دانشجویان که در پی این قتل روی داد، چند تشکل دانشجویی از جمله انجمن آزاداندیش از سوی «جمعی از دانشجویان دانشگاه علامه» در بیانیه‌ای اعلام کرد که در شرایط کنونی که فقر و نابرابری اجتماعی و بزهکاری در جامعه گسترش یافته، حکومت توان تأمین هیچ‌گونه امنیت اقتصادی، اجتماعی و روانی برای مردم و دانشگاه را ندارد و تنها طرح آن، سرکوب سیستماتیک و فراگیر است. علاوه بر آن و در تداوم این اعتراضات، دانشجویان معترض در دانشگاه تهران در تجمع و راهپیمایی معترض شدند که چرا در دانشگاه تعداد زیادی حجاب‌بان حضور دارد و اما همین نیروها توانایی نگهبانی از دانشجویان در برابر اشرار و زورگیرها را ندارند.

دانشجویان در این اعتراضات شعارهایی را هم مطرح کردند که بیانگر خواسته‌ها، مطالبات و نگرانی‌های ایشان بود. شعارهایی مانند «دانشجو می‌میرد، ذلت نمی‌پذیرد» در تجمعات دانشگاه تهران و سایر دانشگاه‌ها شنیده شد. این شعار پیش‌تر نیز در اعتراضات دانشجویی مختلف، از جمله در اعتراضات سال ۱۴۰۱ مطرح شده بود و نشان‌دهنده استمرار مطالبات دانشجویان بود. آن‌ها همین‌طور در جریان اعتراض به قتل امیرمحمد خالقی، شعارهایی چون «یکی از ما کم شده، کی می‌خواد جواب بده؟» و «خونی که ریخته میشه با هیچی پاک نمیشه» سر دادند. این شعارها نشان دهنده اعتراض آن‌ها به خشونت‌ها علیه دانشجویان و بی پاسخ ماندن مسئولان در قبال قتل امیر خالقی و ناامنی‌های موجود برای دانشجویان بود. دانشجویان علاوه بر شعارهای یاد شده و در اعتراض به قتل خالقی، شعارهایی علیه حراست دانشگاه سر دادند و همچنین با شعاری چون «نفر نفر حجاب‌بان/ دریغ از یک نگهبان» اعلام کردند که حکومت حاضر است برای حجاب نگاهبان بگذارد و اما برای جان دانشجویان خیر.

دانشجویان در اعتراضات خود روش‌های خاص کنش‌گری دانشجویی را پیش گرفتند. آن‌ها برای اعتراض از تجمعات و راهپیمایی‌های مسالمیت‌آمیز دانشجویی بهره بردند و محوطه‌ی دانشگاه‌ها و خوابگاه‌ها را عرصه‌ی تجمعات و اعتراضات خود کردند. آنان هم‌چنین از اهمیت فضای مجازی و پلت‌فرم‌هایی مانند تلگرام، اینستاگرام و ایکس (توئیتر) غافل نشدند و حرف‌ها و سخنان خود را از این طریق با دیگر دانشجویان و مردم کشور مطرح کردند. آنان علاوه بر این‌ها دست به صدور بیانیه و نامه‌های سرگشاده خطاب به مسئولان دانشگاهی و دولتی زدند و از طریق آن‌ها خواست‌های خود را به گوش مسئولان رساندند.

شوراهای صنفی دانشجویی از دهه‌ی۹۰ شمسی عرصه‌ای برای سازماندهی و تشکل‌یابی دانشجویان و هم‌چنین پیگیری مطالبات ایشان از طریق مجاری قانونی شده بود. این شوراهای صنفی در سال ۱۴۰۳ نیز از جمله ابزارها و محمل‌هایی بودند که دانشجویان از طریق آنان فعال شده و حضور خود را در صحن دانشگاه تثبیت کردند.

در دوران پسا انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۳، شرایط دانشجویان و میزان حضور و اعتراضاتشان تفاوت کرد و دانشجویان به میدان بازگشتند. دولت پزشکیان هم گرچه تلاش کرد تا با وعده‌ی بازگرداندن اساتید و دانشجویان محروم از تحصیل شده در دوران پیشین، قدری این اعتراضات را مهار کند، موفق نشد و نه توان بازگرداندن همه‌ی دانشجویان و اساتید معترض به دانشگاه‌ها را داشت و نه امکان پیدا کرد تا دانشجویان و دانشگاه معترض را مهار کند. سال ۱۴۰۳ دانشگاهی که پس از سال ۱۴۰۱ با ضربه سخت حاکمیت و برخوردها و بازداشت‌ها مواجه شده بود، بار دیگر به عرصه بازگشت و دانشجویان میدان‌دار اعتراضات و نیروی فعال اعتراضات مردمی شدند. گرچه هم‌چنان برخی از دانشجویان با احکام انضباطی مواجه شدند و تعدادی از فعالیت‌های دانشجویی محدود گردید. با این حال، دانشجویان هم‌چنان به پیگیری مطالبات خود ادامه می‌دهند و از طریق نهادهای صنفی و تشکل‌های دانشجویی در تلاش برای بهبود شرایط هستند.

با توجه به تجربیات ۱۴۰۳ و تجربه‌ی نزدیک اعتراضات سراسری نزدیک ۱۴۰۱، به نظر می‌رسد که دانشجویان با آگاهی بیشتر و عزمی راسخ‌تر به پیگیری مطالبت خود و هم‌چنین نگاهبانی آزادی و عدالت برای مردم ادامه می‌دهند. هم‌چنین انتظار می‌رود که در سال ۱۴۰۴، نهادهای صنفی دانشجویی با تقویت ساختارها و افزایش تعامل با مسئولان، نقش مؤثرتری در بهبود شرایط دانشجویان ایفا کنند. علاوه بر این و با پیشرفت هوش مصنوعی و همه‌گیر شدن آن، انتظار می‌رود که دانشجویان روش‌های خلاقانه‌تری برای بیان اعتراضات و مطالبات خود به کار گیرند.

دکتر محمد ملکی، اولین رئیس دانشگاه تهران پس از پیروزی انقلاب ۵۷ دانشگاه را همیشه سنگر آزادی می‌دانست. این نقشی است که دانشگاه از همان آغاز تاسیس تا امروز در مواجهه با حکومت‌های اقتدارگرای حاکم بر ایران برعهده داشته است. این دانشگاه هرسال با مقاومت و اعتراض خود برگ زرینی بر کارنامه‌ی کنشگری و اعتراض خود اضافه می‌کند و هربار هم نو به نو با روش‌هایی جدید، تلاش می‌کند تا مطالبات خود و شهروندان ایران را طلب کند. این دانشگاه، همیشه و پس از هر سرکوب هم دوباره سر برآورده است و چون درختی است که هربار استبدادیان تلاش می‌کنند آن را بخشکانند، بار دیگر سبز می‌شود و سایه گستر می‌گردد. دانشگاه ۱۴۰۳ طلیعه‌ای بود برای دانشگاه سال‌های آتی که سایه گستر شدن این درخت تنومند را وعده می‌دهد.