انفجار مهیب در بندر شهید رجایی بندرعباس در ظهر روز شنبه، ۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، که جان دستکم دهها نفر را گرفت و بیش از هزار زخمی برجای گذاشت، یکی از تلخترین حوادث سالهای اخیر در ایران بود. اما درست در همان ساعات ابتدایی، نشانههایی از همبستگی اجتماعی در میان مردم دیده شد که بار دیگر اهمیت پیوندهای انسانی در روزهای سخت را به یاد آورد.
صفهای طولانی برای اهدای خون، حضور داوطلبان در عملیات امداد و پیامهای گسترده همدردی در فضای مجازی، تصویری از نیروی اجتماعی پنهانی ارائه کرد که در غیاب یا ضعف نهادهای رسمی، خودجوش و مؤثر وارد میدان میشود. نیرویی که ریشه در اعتماد، حمایت متقابل و احساس تعلق به جمع دارد؛ پیوندهایی که شاید در روزهای عادی کمتر به چشم بیاید، اما در لحظههای بحرانی جان میگیرد.
همبستگی چیزی فراتر از واکنش احساسی به رویدادهای تلخ است. شبکهای از ارتباطات انسانی است که زیر پوست جامعه شکل میگیرد و در بزنگاهها به حیات عمومی معنا میبخشد. حادثه بندرعباس نمونه روشنی از ابعاد مختلف این همبستگی را به نمایش گذاشت:
• کمک بیقیدوشرط به مصدومان،
• حضور فعالانه در امدادرسانی،
• مشارکت گسترده در اهدای خون،
• حمایتهای روانی از خانوادههای آسیبدیده،
• و بازتاب پررنگ همدلی در رسانهها و شبکههای اجتماعی.
با این حال، اهمیت همبستگی تنها به لحظه بحران خلاصه نمیشود. این پیوندها در طول زمان و در دل شبکههای محلی، انجمنهای مردمی، روابط خویشاوندی و حتی اعتماد همسایگان شکل میگیرد. بدون این رشتههای ارتباطی، بسیج اجتماعی در مواقع سخت به سادگی ممکن نیست.
دوام یک جامعه در برابر بحرانها به میزان استواری این پیوندها بستگی دارد. جوامعی که شبکههای اعتماد و همکاری در آنها پررنگتر است، در برابر بلایای طبیعی یا بحرانهای انسانی، تابآوری بیشتری دارند. در مقابل، جایی که بیاعتمادی و گسست اجتماعی غالب شده باشد، ضربههای بحران سهمگینتر خواهد بود.
از این زاویه، واکنش مردم بندرعباس تنها پاسخی انسانی به یک فاجعه نبود، بلکه نشانی از وجود سرمایهای ارزشمند بود که بدون دخالت دولتی و از دل جامعه میجوشد. سرمایهای که بر پایه پیوندهای افقی میان مردم ساخته شده و میتواند مسیر نجات را هموار کند.
البته روشن است که همبستگی اجتماعی نیاز به مراقبت دارد. اگر تنها به واکنشهای آنی بسنده شود، این سرمایه ممکن است به تدریج رنگ ببازد. اما با حمایت از مشارکتهای مردمی، آموزش مهارتهای جمعی و گسترش ارتباطات اجتماعی، میتوان این نیروی پنهان را زنده نگه داشت و به آن عمق بخشید.
در این میان، رسانهها و شبکههای اجتماعی نیز نقشی مهم در زنده ماندن این همبستگی دارند. انتقال روایتهای انسانی، پررنگ کردن کمکهای داوطلبانه و ایجاد احساس تعلق جمعی، میتواند سد بیاعتمادی را بشکند و روحیه همکاری را حفظ کند.
انفجار بندر شهید رجایی بار دیگر نشان داد که در دل همه سختیها، جامعه ایران همچنان از ذخایر انسانی گرانبها برخوردار است. همبستگی اجتماعی اگر به درستی درک و پاس داشته شود، میتواند راه را برای بازسازی اعتماد عمومی، شکلگیری شبکههای مردمی، آمادگی بهتر در برابر بحرانهای آینده و ساختن جامعهای ایدهآل باز کند.