چند روز پیش #شورای_هماهنگی_مهندسان_ایران (هما) با حضور چهرههایی چون #علی_تاجرنیا، #پیروز_حناچی و #محمد_سالاری رسما اعلام موجودیت کرد. این شورا که با شعار ایجاد وحدت میان گروههای مهندسی و ایفای نقش در انتخابات نظام مهندسی آغاز به کار کرده، ادعا دارد که میخواهد نمایندهای تاثیر گذار برای جامعه مهندسی کشور باشد اما آنچه در نخستین نشست این شورا مطرح شد، بهجای امید، پرسشها و تردیدهایی جدی را به همراه داشت.
🔸علی تاجرنیا، نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی، و از اعضای این شورا در نخستین جلسه شورای هماهنگی مهندسان ایران گفت که با وجود پزشک بودن و عدم ارتباط مستقیم با مهندسی، برای حمایت از دوستان تحولخواه وارد این عرصه شده است. این موضوع از همان ابتدا ماهیت این شورا را زیر سوال میبرد. چگونه یک پزشک میتواند در نهادی که ذاتا صنفی و متعلق به جامعه #مهندسی است، نقشی موثر ایفا کند؟ مگر نه اینکه انجمنهای صنفی باید توسط متخصصان همان صنف اداره شوند؟ آیا واقعا در میان #جامعه_مهندسان، فردی شایستهتر از یک پزشک برای عضویت در این شورا پیدا نمیشد؟
🔸به نظر میرسد برخی از بنیانگذاران شورا، انجمنهای تخصصی را با تشکلهای سیاسی اشتباه گرفتهاند. نکته قابلتامل، پیشینه سیاسی برخی از اعضای کلیدی این شورا است؛ افرادی که در حلقه نزدیکان به #مسعود_پزشکیان قرار دارند، اکنون در تلاشاند تا رهبری نهادی صنفی را بر عهده بگیرند.
🔸پیروز حناچی، شهردار اسبق تهران، نیز در این جلسه به مشکلات #نظام_مهندسی اشاره کرد و گفت:«وزارتخانه مربوطه این مجموعه را به حال خود رها کرده و متاسفانه، مجامع آن پس از دوره پاندمی کرونا به طور مرتب تشکیل نشده است.»
این سخنان، هرچند به ظاهر انتقادی از وضعیت فعلی نظام مهندسی است، اما در دل خود دیدگاهی مبنی بر وابستگی به ساختارهای دولتی را آشکار میکند.
🔸حناچی، بهصراحت تشکیل این شورا را پاسخی به «رها شدن نظام مهندسی توسط وزارتخانه» عنوان کرده است اما چرا یک نهاد دولتی باید نقشی در اداره #انجمنها و #تشکلهای_صنفی داشته باشد؟ آیا چنین انتظاری، در تضاد با مفهوم استقلال انجمنها و ماهیت غیرسیاسی و غیراداری آنها نیست؟
🔸این شورا همچنین با صدور بیانهای گفتهاند که برای «اصلاحات بنیادین»، «تحقق آرمانهای مشترک» و ایجاد «صدای رساتری برای جامعه مهندسی» پا به این عرصه گذاشته است اما سوال اینجاست که این شورا چگونه با چنین رویکردی میتواند «اصلاحات بنیادین» را دنبال کند؟ یا حتی نماینده واقعی و مستقلی برای جامعه مهندسان باشد؟ اصلاحات واقعی زمانی محقق میشود که اعضای شورا از دل جامعه مهندسی باشند و مشکلات و دغدغههای این صنف را بهطور دقیق بشناسند.
🔸در بخش دیگری از این بیانیه گفته شده که این شورا با ارتباط مستقیم با جامعه مهندسان و سازمانها، قصد دارد «پلی» میان دولت و نظام مهندسی باشد و نظرات کارشناسی را به تصمیمگیریهای کلان منتقل کند. چگونه شورایی که تلویحا از «رها کردن نظام مهندسی توسط وزارتخانه» گلایه میکند، میتواند بهعنوان پلی میان دولت و جامعه مهندسی عمل کند، بدون آنکه خود به ابزار دولتی تبدیل شود؟ آیا این نگاه به معنای پذیرش نقش نظارتی دولت بر انجمنها نیست؟ اگر قرار باشد دولت همچنان بر فعالیتهای انجمنها نظارت کند، دیگر استقلال چه معنایی خواهد داشت؟
🔸این شورا، با ترکیبی که شامل چهرههایی از حلقههای نزدیک به دولت مسعود پزشکیان است، چگونه میتواند ادعای استقلال کند؟ «پل میان دولت و جامعه مهندسی» تنها زمانی معنا دارد که شورا خود در جایگاهی مستقل ایستاده باشد، نه اینکه بخشی از همان ساختار دولتی باشد که مدعی ایجاد ارتباط با آن است.
🔸این تناقضات نشان میدهد که بنیانگذاران شورا هنوز ابتداییترین و اساسیترین اصل یک #انجمن_صنفی را که همان استقلال از دولت و عدم گرایش حزبی و ایدئولوژیک است، درک نکردهاند.
#حق_آزادی_انجمنها
#حق_آزادی_تشکلها
#اصل۲۰