منابع آموزشی
کتاب "راهنمای قوانین و مقررات ناظر بر جامعه مدنی: به همراه مطالعه موردی هشت کشور اروپایی" تازهترین اثر پژوهشی" کنشآکادمی" منتشر شد. یکی از نخستین آثار به زبان فارسی به شمار میآید که بهطور جامع و سیستماتیک به بررسی چارچوبهای قانونی و حقوقی جامعه مدنی در نظامهای دموکراتیک میپردازد. این کتاب، با ارائه تحلیل تطبیقی از قوانین هشت کشور اروپایی و بهرهگیری از منابع معتبر بینالمللی، تلاش میکند به کنشگران مدنی، پژوهشگران، قانونگذاران و همه علاقهمندان به توسعه دموکراتیک نشان دهد که چگونه میتوان از الگوهای موفق جهانی برای اصلاح وضعیت و تقویت جامعه مدنی در ایران بهره گرفت. این کتاب منبعی ارزشمند است برای همه کسانی که به دنبال دانشی دقیق، الهامبخش و کاربردی در حوزه جامعه مدنی هستند. چرا این کتاب نوشته شد؟ یکی از دلایل اصلی تدوین این کتاب، کمبود منابع علمی و آموزشی دقیق و قابلفهم برای فعالان مدنی و قانونگذاران ایرانی است. بسیاری از کنشگران و پژوهشگران ایرانی یا دسترسی محدودی به تجربهها و الگوهای موفق جهانی دارند یا نمیدانند چطور این تجربهها را با واقعیتهای بومی کشورشان تطبیق دهند. این کتاب با هدف پر کردن این شکاف تهیه شده است: برای ارائه مفاهیم کلیدی به زبانی ساده، آموزش استانداردهای بینالمللی و فراهم کردن بستری...
در دنیای چالشبرانگیز و پرسرعت امروز، مهارتهای زندگی به افراد قدرت میدهد تا با چالشهای روزمره مقابله کنند، با شرایط متغیر سازگار شوند و در تلاطم فشارهای زندگی تعادل خود را حفظ کنند. این مهم در کنشگران، شاهرگی حیاتی برای تابآوری و تداوم کنشگری و موفقیت فردی و سازمانی است. به آنها کمک میکند تا از شکستها بهبود یابند و با قدرتی تازه به کار ارزشمند خود ادامه دهند. افزون بر این، مهارتهای زندگی باعث ارتقای ارتباط مؤثر و هوش هیجانی میشود که برای جلب حمایت در راستای ایجاد تغییرات معنادار بسیار حیاتی است. این راهنما برای حمایت از کنشگران مدنی توسط کنش آکادمی طراحی شده است و راهنمای ساختاریافتهای برای آشنایی با تمرینات خودمراقبتی است. تابآوری رشتهای است که فصلهای این راهنما را به هم بافته است. ابزارهایی را در اختیار کنشگران مدنی قرار میدهد تا با وجودِ چالشهایی پیشِ رو، قوی و متمرکز و عملگرا باقی بمانند. هستۀ اصلی این راهنما، خودمراقبتی است و ابعاد متعددی را دربرمیگیرد: خودمراقبتیِ جسمی، ذهنی، احساسی و اجتماعی. مراقبت از خود یک تجمل نیست، یک ضرورت است؛ زیرا اولویت دادن به خودمراقبتی از فرسودگی شغلی بهویژه در محیطهای پرتنش جلوگیری میکند. سلامت ذهنی به معنای حفظ تمرکز و تیزبینی ذهن است که
جامعه ایران در هنگامه تحولات خود در سالهای آغازین پس از قرن جدید خورشیدی، با مسائل بغرنج و متعددی روبهرو است: از یکسو، درگیر بحرانهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی متعدد است و از سوی دیگر امکانات نسبتا محدودی برای سازماندهی، تشکلیابی و کنشگری مدنی مستقل دارد. در وضعیت سالهای اخیر در ایران از دیگر سو حکومت و نهادهای مدنی حکومتساخته و گلخانهای بخش بزرگی از فضاهای مدنی را تسخیر کرده و به فعالین مستقل چنانکه باید اجازه فعالیت ندادهاند، و از سوی دیگر همان حکومت بسیاری از وظایف و مسئولیتهای خود را نیز برای تحقق حکمرانی خوب به درستی انجام نداده. این در حالی است که فعالیتها و کنشگریهای مدنی، اگر اجازه پروپال یافتن به ایشان داده شود، میتوانند نیازها و ضرورتهای مهمی را در حوزههای مختلفی مرتبط با آزادی، بهزیستی، توسعه، برابری، محافظتهای محیطزیستی، سلامتی، آموزش… سازماندهی کنند. موانع بر سر تشکلهای مدنی در ایران گاه از مبانی ایدئولوژیک حکومت ولایی ناشی میشود، و گاه حتی از بطن جامعه. درهردو حالت عبور از این شرایط به دانش و راهحلهای علمی و اندیشمندانه در حوزه کنشگری مدنی و سیاستورزی محتاج است. از یک سو آموزش هدفمند کنشگری مدنی معمولا در هیچ برنامه آموزش و پرورش رسمی در نظام مستقر
«بودجه» از مهمترین مسائلی است که حکومتها در هر کشوری ازجمله ایران با آن سروکار دارند. نحوهی تنظیم بودجهی عمومی به شیوهای قابلتوجه زندگی مردم را تحت تأثیر قرار میدهد و طیف وسیعی از مسائل، از آموزش و پرورش گرفته تا بهداشت و درمان، مسکن، غذا، امور نظامی و انتظامی و فرهنگ را شامل میشود. ولی چگونه سازمانهای جامعهی مدنی و زیرمجموعههای آنها شامل انجیاوها(= سازمانهای مردمنهاد)، اتحادیههای صنفی و کارگری و ... در کشورهای درحال توسعه مانند ایران میتوانند با مقامهای اداری/حکومتی برای انجام «وظایف نظارتی»، بهطور مشخص در زمینهی «پایش بودجهی عمومی» همکاری کنند؟ کنشگران جامعهی مدنی برای تحلیل و پایش بودجه به چه مهارتهایی احتیاج دارند؟ شاید سه دهه قبلتر حکمت غالب این بود که «بودجهی عمومی» هرکشوری تنها باید توسط وزارت دارایی یا مالیه، و آن هم عمدتاً پشت درهای بسته تهیه و اجرا شود و جامعهی مدنی، بازیگران غیردولتی و درواقع مردم در فرآیند تخصصی تهیه و مدیریت بودجه تاثیری ندارند و نباید لحاظ شوند. ممکن بود حتی گفته شود (چنانکه امروز هم از سوی برخی منتقدان اینجا و آنجا گفته میشود) یک فرآیند شفاف در تهیه و مدیریت بودجه که جامعهی مدنی و بازیگران غیردولتی را نیز، به اسم دموکراسی، دخالت میدهد ناکارآمد و